شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ محسن اسلام زاده، مستندساز مشهدی که سابقه ساخت آثاری، چون «زندگی میان پرچمهای جنگی»، «اسرار زندان ابوسلیم»، «هیچ کس منتظرت نیست» و «پاییز پنجاه سالگی» را در کارنامه دارد، به تازگی مجموعه مستندی ده قسمتی به نام «سرطان اجتماع» را تولید کرده است. مجموعهای که تلاش میکند روایتی بی پرده از فساد اقتصادی در کشور ارائه کند.
اسلام زاده در این مجموعه که از هفته گذشته پخشش در تلویزیون آغاز شده، با مروری بر پروندههای مجرمانه اقتصادی، روند اختلال در سیستم را از مرحله شکل گیری معضلات تا خروجی، همراه با انواع نابسامانیهای اقتصادی در زندگی مردم به نمایش درآورده است. ما به مناسبت پخش این مستند با محسن اسلام زاده گفتگو کرده ایم که ماحصل آن پیش روی شماست.
اقتصاد و مبارزه با مفاسد اقتصادی، موضوعی است که ذهن بیشتر ایرانیها را درگیر کرده است. من هم جزو همین آدمها هستم و همیشه دوست داشتم درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی و به طورکلی درباره اقتصاد و معیشت مردم اثری بسازم، ولی در سالهای گذشته به ایده مناسبی دست پیدا نمیکردم که بدانم با پرداختن به آن میتوانم به نتیجه خوب و ملموسی برای مردم و اقتصاد کشور برسم یا نه.
حتی به یاد دارم در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ به من پیشنهادهایی برای ساخت مستند با محوریت فساد اقتصادی داده شد، ولی این پیشنهادها موضوعاتی نبود که من دنبالش باشم تا اینکه رئیس شبکه مستند، طرحی تحقیقاتی درباره گلوگاههای تولید فساد در ساختار اداری و دولتی کشور را که توسط دو مؤسسه پژوهشی در تهران انجام شده بود، به من ارائه کرد.
من این طرح را بسیار دوست داشتم و تصمیم گرفتم درباره حفرههای ساختار اداری مان که به فساد منجر میشود، اثری تولید کنم. ازاین رو، ابعاد مختلف ماجرا را ریزبه ریز بررسی کردیم و دنبال اشخاص مختلف رفتیم و بارها با آنها جلسه گذاشتیم تا بتوانیم اثر قابل قبولی تولید کنیم. البته شاید نقدهایی هم به این پروژه وارد باشد، ولی ما همه تلاشمان را کردیم تا در مراحل مختلف کم نگذاریم.
خیر! ما فکر میکردیم این پروژه کمتر از یک سال وقتمان را بگیرد، اما تبدیل مفاهیم اقتصادی به فیلم مستند بسیار سخت بود و ما برای پرداختن به موضوعاتی مانند شفافیت، مکانیزه و سامانهای کردن ساختار اداری و تعارض منافع، ماهها زمان گذاشتیم تا بتوانیم به ایده مشخص و قابل فهمی برسیم.
همچنین باید به سراغ پروندههای کلان اقتصادی میرفتیم تا برای هر بخش به مثالهای عینی هم اشاره کنیم. از سوی دیگر، مطرح کردن ۸ موضوع در ۱۰ قسمت، روند کار را برایمان دشوار کرد، چون باید روی همه این موضوعات به اندازه کافی تسلط پیدا میکردیم. همچنین به دلیل متفاوت بودن موضوعات، نیاز به کارشناسان و مثالهای مختلف داشتیم و باید در شهرها و محلهای متفاوتی مراحل فیلم برداری را پشت سر میگذاشتیم.
درنهایت هم بیش از صد جلسه تصویربرداری انجام دادیم. ما در این پنج سال با سختیهای زیادی روبه رو شدیم، به طوری که گاهی ناامید میشدیم و کار را چندماه تعطیل میکردیم. همچنین برای گرفتن برخی مصاحبههای مهم، مجبور شدیم بیش از یک سال صبر کنیم تا فیلممان ناقص نباشد. با وجود این، بازهم عدهای جلو دوربین نیامدند و برخی قسمتها آن طور که ما میخواستیم، پیش نرفت و ناقص ماند.
هر مستندی که به موضوع فساد میپردازد، به خودی خود مستندی جنجالی میشود، ولی ما به دنبال جنجال صرف و کاری ژورنالیستی نبودیم. ما میخواستیم به راهکار برسیم تا مشکل حل شود، وگرنه ساخت کار ژورنالیستی و جنجالی و اینکه به فسادی پی ببرید و سریع آن را رسانهای کنید، بسیار راحت است.
من شاید اگر میخواستم این رویه را پیش بگیرم، در یک سال ساخت مستند «سرطان اجتماع» را به پایان میرساندم، ولی هدف من فقط افشاگری نبود. من میخواستم بگویم که اگر حفرهای در ساختار اداری مان وجود دارد و باعث شکل گیری چندین فساد شده است، باید جلو آن گرفته شود. درواقع بحث ما مبارزه واقعی با مفاسد اقتصادی از مسیر فرهنگی و فرهنگ سازی بود.
همه نوع پرونده داشتیم. برخی پروندهها هنوز جاری هستند و برخی هم منجر به رأی شده اند و متهمشان داخل زندان است.
نهادهای امنیتی معذوریتهای خاص خودشان را دارند، ولی با وجود این با ما همکاری به نسبت خوبی داشتند.
بله، ما بیش از یک سال درگیر مرحله بازبینی و اعمال ممیزیها و حتی اضافه کردن مصاحبه و پرداخت بیشتر به موضوع بودیم، به طوری که گاهی مجبور میشدیم کارمان را تعطیل کنیم. در برخی موارد با نهادها به تفاهم نمیرسیدم و نمیخواستم کوتاه بیایم، در برخی موارد هم آنها واقعا معذوریت داشتند و ما باید قبول میکردیم.
ما خیلی بر سر ممیزیها بحث کردیم و چانه زدیم تا اصلاحات کم شود و حرفمان خیلی صریح پیش روی مخاطب قرار گیرد. در نهایت هم به تفاهم رسیدیم و برخی مسائل را حل کردیم. الان در برخی سکانسهای مستند میبینید که ما متهمان را حتی بدون پوشاندن چهره نشان میدهیم و به پروندهها صریح میپردازیم.
بله، پروندههایی بود که مجبور شدیم آ نها را حذف کنیم. برخی از این پروندهها را به دلیل آنکه در مستند از لحاظ فرمی فضای کافی نداشتیم، حذف کردیم، برخی پروندهها را هم، چون درباره شان خیلی بحث بود و ما خودمان نمیدانستیم حق را باید به چه کسی بدهیم، در مستند نیاوردیم.
مستندساختن درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی از مستندسازی جنگی به مراتب سختتر است، چون در جنگ یک خط مشخص دارید که یک طرفش دشمن و یک طرفش خودی قرار گرفته است. درواقع شما یک فضای هیجانی در اختیار دارید و میتوانید فیلمی بسازید که حل معادله اش ساده و حق و باطلش مشخص است.
ولی برای ساخت مستندی درباره مفاسد اقتصادی با یک معادله پیچیده روبه رو میشوید. من مستندسازی را میشناسم که با مفسد اقتصادی در زندان مصاحبه کرده و تحت تأثیر او قرار گرفته است، به طوری که گفته آن فرد کارآفرین است، نه مفسد. ساخت مستند درباره مفاسد اقتصادی ورود به فساد یقه سفیدهاست، یعنی شما میروید پیش کسانی که به ظاهر افراد خوبی هستند، کارآفرینی و ایجاد اشتغال میکنند، وجههای برای خود ساخته اند و حتی کار خیر انجام میدهند، ولی مفسد اقتصادی هستند.
آنها خوب حرف میزنند، خوب استدلال و تحلیل میکنند و زیربار جرمی که انجام داده اند، نمیروند. ازاین رو، مستندساز برای به تصویرکشیدن ترفندهای این مجرمان کار بسیار پیچیده و سختی پیش رو دارد. درواقع فهم شیوه و عملکرد مفسدان اقتصادی خیلی سخت و مانند حل معادلات ریاضی است؛ اما درمجموع اگر مستندساز دغدغه داشته باشد، فرقی نمیکند کاری درباره مفاسد اقتصادی بسازد یا اثری جنگی، چون به هرحال باید برود و وارد ماجرا شود و براساس دغدغه اش اثری قوی تولید کند.
بله، البته ما از ابتدا مهمترین مسئله مان این بود که به زبان رسانه ملی و زبان مردم عادی که پای تلویزیون مینشینند، مباحث را ترجمه و تفسیر کنیم. همچنین سعی کنیم زیاد تخصصی حرف نزنیم و ربط مباحث اقتصادی را به زندگی مردم بگوییم تا آنها با مستند ارتباط برقرار کنند. درواقع یکی از مهمترین کارهایی که یک فیلم ساز باید انجام دهد، این است که موضوع مدنظرش را به شکل همه فهم مطرح کند، چون اگر قرار باشد تخصصی حرف بزند، باید کارش را در قالب پایان نامه و در جایی دیگر ارائه دهد.
امیدوارم. البته هر فیلمی ابعاد و برد خاص خودش را دارد و ما نمیتوانیم از یک کار انتظار بیش ازحد داشته باشیم؛ ولی به نظرم این گونه مستندها میتوانند در روند مبارزه با مفاسد اقتصادی مؤثر باشند.
باید ببینم اوضاع به چه شکلی پیش میرود. اگر زمینه لازم فراهم شود، حتما دوست دارم بازهم درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی کار کنم. البته حتما این بار پروژه ام را از حیث موضوع محدودتر پیش میبرم تا زودتر به نتیجه برسم.